رهبرمعظم انقلاب در تشریح روایات اسلامی درباره نوروز فرموده اند : نوروز، یعنی روزی نو در تاریخ بشر و حالتی نو در زندگی انسانها، یعنی روزی که شما با عمل خودتان، با حادثه‌ا‏یی که اتفاق می‏افتد، آن را نو می‏کنید.

 

**مفهوم حقیقی نوروز در روایات اسلامی
در معنای نوروز و این‏که نوروز چیست، در روایات مختلف، تعبیرات مختلفی هست. مثلاً آن روزی که رسول اکرم(ص)، امیرالمؤمنین را به خلافت منصوب کرد، آن روز، نوروز بود. یا در روایت دیگر، آن روزی که دجّال در آخرالزمان، به‏دست حضرت مهدی(ارواحنافداه) به قتل برسد، آن روز، نوروز است.
یا حتی در بعضی از روایات آمده، آن روزی که آدم هبوط کرد، آن روز، نوروز بود.
نوروز، یعنی روزی نو در تاریخ بشر و حالتی نو در زندگی انسانها. علی‏الظاهر در این روایات، امام نمی‏خواهند بفرمایند که آن روزی که این وقایع در آن اتفاق افتاده است، یا خواهد افتاد، با روز اول حمل، مصادف بوده یا خواهد بود. نه، خیلی مستبعد است که مراد این باشد؛ مراد این است که معنای نوروز را بفهمیم.
نوروز، یعنی روزی که شما با عمل خودتان، با حادثه‌ا‏یی که اتفاق می‏افتد، آن را نو می‏کنید. روز بیست‏ودوم بهمن که ملت ایران، حادثه‏ عظیمی را به کمک خدا تحقق بخشید، روز نویی (نوروز) است.
آن روزی که امام امت، قاطعا به دهانِ مستکبر قلدر گردن‏کلفت دنیا - یعنی امریکا - مشت کوبید، آن روز، روز نو و راه نویی (نوروز) بود؛ حادثه‏ی نویی بود که اتفاق می‏افتاد و افتاد. ما باید نوروز را، نو روز کنیم. نوروز به حسب طبیعت، نوروز است؛ جنبه‏ی انسانی قضیه هم به دست ماست که آن را نوروز کنیم.
(در دیدار با مسؤولان کشوری و لشکری در نخستین روز از سال نو 1369 و در آستانه‏ ماه مبارک رمضان)
** نوروز ؛ انتخاب شایسته ایرانیان به نظر من آن‌چه که ملت ایران در باب عید نوروز انجام داده است، یکی از زیباترین و شایسته‌ترین کارهایی است که می‌شود با یک مراسم تاریخی و سنتی انجام داد. اولِ سال شمسی ما ایرانی‌ها، - یعنی اول بهار - عید نوروز است. اولا ملت ایران افتخار دارد که سال شمسی او هم سال هجری است؛ یعنی هم‌چنان‌که سال قمری ما - که سال 1418 است - از مبدا هجرت خاتم الانبیاء علیه و علی آله الصّلاة والسّلام است، سال شمسی ما هم از مبدأ هجرت است. بقیه‌ی ملت‌های مسلمان برای سال شمسی خود، از سال میلادی استفاده می‌کنند؛ ولی ما ایرانی‌ها، هجرت نبی اکرم را، هم مبدأ سال قمری قرار دادیم، هم مبدأ سال شمسی.
این، مطلب اول که به نظر من نشانگر هنر و عشق و علاقه‌ی ایرانی به تعالیم مقدس اسلام و به آثار مطهر و مقدس نبوی است. در ضمن، اولِ سال را اولِ فصل بهار انتخاب کرده‌ایم، در حالی که مسیحیان، اوّلِ زمستان را اولِ سال قرار می‌دهند! البته فرق آن‌ها با ما این است که ولادت حضرت مسیح، تاریخ مشخصی ندارد و یک مطلب حدسی است؛ در حالی‌که هجرت نبی مکرم اسلام، از نظر تاریخی کاملا دقیق و مشخص است. به‌هرحال ما اولِ بهار را اولِ سال خودمان قرار داده‌ایم که این هم یک ذوق و سلیقه‌ی ایرانی است. اولِ بهار، اولِ رویش طبیعت، اولِ بیداری باغ و راغ و بوستان و اولِ بالندگی همه‌ی موجودات زنده است. این بهتر از زمستان است که وقت مردن و انجماد طبیعت و گیاه و نباتات است.
** نوروز ایرانی به‌جای نوروز باستانی
در تعالیم اسلام نکته‌ای وجود دارد که خوب است برادران و خواهران به آن توجه کنند. اسلام با سنت‌هایی که از قبل از اسلام باقی مانده است، دو نوع رفتار می‌کند. اولا بعضی سنت‌های غلط را به‌کلّی از بین می‌برد و نابود می‌کند؛ چون سنت‌های درستی نیست. مثل این‌که عرب‌ها قبل از اسلام، دختران خودشان را نگه نمی‌داشتند، یا بیشتر ملت‌های غیرمسلمان، جنس زن را تحقیر و اهانت می‌کردند! اسلام این سنت را به‌کلی از بین برد؛ چون به‌کلی غلط بود.
ثانیاً اسلام بعضی از سنت‌ها را از بین نبرده است. کالبد سنت را نگه داشته و محتوا و روح آن را عوض کرده است؛ مثل بسیاری از اعمال و مراسم حج. این طوافی را که ملاحظه می‌کنید، قبل از اسلام هم بود؛ منتها محتوای طواف، محتوای شرک بود! اسلام آمد و این عمل را از محتوای شرک آلود، خالی و از محتوای توحید پُر کرد. طواف در آن زمان، مظهر گرایش انسان به آلهه و اربابِ ادّعایی و پنداری بود؛ آن را تغییر داد و مظهر ارادت انسان به مرکز عالم وجود - یعنی حضرت حق متعال و وجود مقدس پروردگار - قرار داد. ظاهر را نگه داشت و باطن را عوض کرد.
اسلام در بسیاری از مواقع، با سنت‌ها این کار را می‌کند. مردم ما عینِ همین کار را با نوروز کردند؛ نوروز را نگه داشتند و محتوای آن را عوض کردند. نوروز در ایران، جشنی در خدمت حکومت‌های استبدادیِ قبل از اسلام بود! به همین خاطر است که به آن "نوروز باستانی" می‌گویند! "نوروز"‌اش خوب است، ولی "باستانی" ‌اش بد است! "باستانی" یعنی این‌که همه‌ی این جشن‌های دوره‌ی سال - مثل جشن "نوروز"، یا جشن "مهرگان"، یا جشن‌های دیگری نظیر "خردادگان" ، "مردادگان" و جشن‌های گوناگونی که قبل از اسلام بوده است - در خدمت حکومت‌های استبدادی و سلطنت‌های پوسیده‌ی دوران جاهلیت ایران بود! محتوای نوروز، محتوای مردمی و خدایی نبود؛ توجه و ارادت به حضرت حق در آن نبود؛ جهات عاطفی و انسانی و مردمی در نوروز نبود! ملت ایران نوروز را نگه داشتند؛ اما محتوای آن را عوض کردند. این محتوای امروز نوروز ایرانی، غیر از محتوای باستانی است.
** نوروز ؛ روز توجه به خدا و رفع کدورت ها
نوروز برای ملت ما، امروز عبارت است از اولا : توجّه مردم به خدا. اولِ تحویلِ سال که می‌شود، مردم دعا می‌خوانند، "یا محوّل الحول والاحوال" می‌گویند، آغاز سال را با یاد خدا شروع می‌کنند، توجّه خود را به خدا زیاد می‌کنند. این، ارزش است.
ثانیاً نوروز را بهانه‌ای برای دید و بازدید و رفع کدورت‌ها و کینه‌ها و محبّت به یکدیگر قرار می‌دهند. این همان برادری و عطوفت اسلامی و همان صله‌ی رحم اسلام است؛ بسیار خوب است. ضمنا نوروز را بهانه‌ای برای زیارت اعتاب مقدسه قرار می‌دهند؛ به مشهد مسافرت می‌کنند - که همیشه یکی از پرجمعیت‌ترین اوقات سال در مشهد مقدس، اوقات عید نوروز بوده است - این بسیار خوب است.
پس می‌بینید که نوروز را نگه داشتند، محتوای آن را که غلط بود، به محتوای صحیح و درست تبدیل کردند. این هنر ملت ایران و ذوق و سلیقه‌ی ایرانی مسلمان است. ما عید نوروز را از دیدگاه کسانی که با اسلام سر و کار دارند، تأیید می‌کنیم. عید نوروز، چیز خوبی است. وسیله‌ای است که با آن دل‌ها شاد می‌شود، انسان‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند، صله‌ی رحم و صله‌ی احباب می‌کنند؛ چون دوستان و رفقا هم مثل ارحام، احتیاج به صله دارند. انسان باید با ارحام صله کند، باید با دوستان و رفقا هم صله کند؛ یعنی ارتباط برقرار کند. این، ارتباط عید نوروز است که بسیار خوب است.
یک نکته‌ی اساسی در نوروز هست که در روایات ما به آن توجّه شده است. من مایلم شما عزیزانی که امروز در این صحن و در صحن‌های دیگر و مراکز آستان قدس رضوی هستید - اجتماع عظیم مردم - و این سخن را می‌شنوید، به آن توجه کنید. هر یک از آحاد ملت ایران هم که می‌شنود، به آن توجه کند.

 

نوروز، یعنی روز نو. در روایات ما - بخصوص همان روایت معروفِ "معلّی‌بن‌خنیس" - به این نکته توجّه شده است. معلّی‌بن‌خنیس که یکی از رُوات برجسته‌ی اصحاب است و به نظر ما "ثقه" است، جزو شخصیت‌های برجسته و صاحب راز خاندان پیغمبر محسوب می‌شود. او در کنار امام صادق (علیه‌الصّلاة‌والسّلام ) زندگی خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است.
معلّی‌بن‌خنیس - با این خصوصیات - خدمت حضرت می‌رود؛ اتفاقا روز "نوروز" بوده است - در تعبیرات عربی، "نوروز" را تعریب می‌کنند و "نیروز" می‌گویند حضرت به او می‌فرمایند : "أتدری ما النیروز؟" آیا می‌دانی ** **مفهوم واقعی نوروز
بعضی خیال می‌کنند که حضرت در این روایت، تاریخ بیان کرده است! که در این روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضیه‌ی نوح اتّفاق افتاد، ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام اتّفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از این روایت، این نیست. من این طور می‌فهمم که حضرت، "روز نو" را معنا می‌کنند. منظور این است: امروز را که مردم، "نوروز" گذاشته‌اند، یعنی روزِ نو! روزِ نو یعنی چه؟ همه‌ی روزهای خدا مثل هم است؛ کدام روز می‌تواند "نو" باشد؟
**نوروز در درون خود
شرط دارد. روزی که در آن اتفاق بزرگی افتاده باشد، نوروز است. روزی که شما در آن بتوانید اتفاق بزرگی را محقَّق کنید، نوروز است. بعد، خود حضرت مثال می‌زنند و می‌فرمایند: آن روزی که جناب آدم و حوّا، پا بر روی زمین گذاشتند، نوروز بود؛ برای بنی آدم و نوع بشر، روز نویی بود. روزی که حضرت نوح - بعد از توفان عالم‌گیر - کشتی خود را به ساحل نجات رساند، "نوروز" است؛ روز نویی است و داستان تازه‌ای در زندگی بشر آغاز شده است. روزی که قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویی برای بشریت است - حقیقت قضیه همین است؛ روزی که قرآن برای بشر نازل می‌شود، مقطعی در تاریخ است که برای انسان‌ها روز نو است - روزی هم که امیرالمؤمنین علیه‌السّلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است.
این‌ها همه، "نوروز" است؛ چه از لحاظ تاریخ شمسی، با اوّلِ ماه "حَمَل" مطابق باشد یا نباشد. این نیست که حضرت بخواهند بفرمایند که این قضایا، روز اوّلِ "حَمَل" - روز اوّلِ فروردین - اتّفاق افتاده است؛ نخیر. بحث این است که هر روزی که این طور خصوصیاتی در آن اتّفاق بیفتد، روز نو و "نوروز" است؛ چه اول فروردین، چه هر روز دیگری از اوقات سال باشد.
خوب؛ من حالا به شما عرض می‌کنم. روزی که انقلاب پیروز شد "نوروز" است، روز نویی بود. روزی که امام وارد این کشور شد، برای ما نوروز بود. روز فتوحات عظیم این جوانان مؤمن و این ایثارگران ما در جبهه‌ی نبرد - علیه نظامیانی که از "ناتو" و "ورشو" و امریکا و شوروی و خیلی از مراکز دیگرِ قدرت تغذیه می‌شدند - روز پیروزی جوانان ما - با ایمانشان - بر آن‌ها "نوروز" است؛ روز نو است.
حال اگر شما می‌خواهید روز اوّلِ فروردین را هم برای خودتان روز"نو" و نوروز قرار دهید، شرط دارد. شرطش این است که کاری کنید و حرکتی انجام دهید؛ حادثه‌ای بیافرینید. آن حادثه در کجاست؟ در درون خود شما! "یا مقلّب القلوب و الابصار. یا مدبّر اللیل و النّهار. یا محوّل الحول و الاحوال. حوّل حالنا الی احسن الحال".اگر حال خود را عوض کردید، اگر توانستید گوهر انسانی خود را درخشان‌تر کنید، حقیقتاً برای شما "نوروز" است! اگر توانستید پیام انقلاب، پیام پیامبران، پیام امام بزرگوار و پیام خون‌های مطهّرِ بهترین جوانان این ملت را - که در این راه ریخته شده است - به دل خودتان منتقل کنید، برای شما "نوروز" است.
** اول فروردین را برای خود نوروز کنید
عزیزان من! سعی کنید روز اول فروردین را برای خودتان "نوروز" کنید. بعضی کسان روز اولِ فروردینشان "نوروز" نیست. ممکن است اول فروردین برای آن‌ها از هر روز نحسی هم نحس‌تر باشد! اول فروردین - "نوروز" - برای آن‌هایی که در درون خود، به فساد و انحطاط گرایش پیدا می‌کنند، آن هایی که خود را از خدا دور می‌کنند، آن‌هایی که خود را از هدف‌های بلند این ملت و این انقلاب جدا می‌کنند، نوروز نیست، روز عید نیست، روز جشن و روز شادی نیست؛ شوم است! این، آن حقیقت مسأله در باب نوروز است.
پس "نوروز" به طور خلاصه خوب است. اوّلِ سال هجری شمسی است، روز نو، اولِ بهار، اولِ رویش و جوشش طبیعت و اولِ شروع زیبایی‌ها در عالم طبیعت است. این را برای خودتان هم اولِ بالندگی و جوشش و اولِ بروز زیبایی‌ها قرار دهید و برای خودتان "روز نو" کنید.
(بیانات در صحن مطهّر حضرت ثامن الحُجج، امام رضا (ع) 1 /1 / 1377)
**عیدی با برکت
عید نوروز هم جزو اعیاد بابرکت برای ما ایرانی‏هاست.(در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی‏
(1/ 1/1386)
**نوروز نماد طراوت و مهربانی
عید نوروز یک عید شرقی و حامل ارزشهای برجسته و ممتازی است. در واقع عید نوروز یک نماد است؛ نماد نوآوری و طراوت و جوانی و نشاط ، همچنین نماد مهربانی و محبت به یکدیگر، سرکشیِ برادران از یکدیگر، محبت خانواده‌های خویشاوند به یکدیگر، محکم کردن روابط دوستی و مهربانی میان دوستان، آشنایان و زدودن کینه‌ها؛ چون بهار مظهر طراوت است، مظهر نشاط است و همه‌ی این معانی در واقع در بهار وجود دارد و این یک امتیاز است برای ملتهای ما که نوروز را آغاز سال نوِ خودشان قرار دادند، مبدأ تاریخ قرار دادند؛ به خاطر اینکه حامل این معانی برجسته است.
** عید نوروز مورد تایید و تجلیل اسلام است
این جشن یک جشن ملی است؛ جزو اعیاد دینی نیست؛ لکن از سوی بزرگان شرع مقدس ما هم، نوروز مورد تأیید قرار گرفته. ما روایات متعددی داریم که در آنها از نوروز تجلیل شده و روز نوروز گرامی داشته شده. این موجب شده است که نوروز وسیله‌ای بشود برای اظهار عبودیت انسانها در مقابل پروردگار و تواضع ما در مقابل پروردگار. در واقع فرصتی است برای اینکه انسان دل خود را با یاد خدا هم طراوت ببخشد.
** نوروز ؛ دارای برجستگی های ملی ، دینی و بین المللی است
در کشور ما رسم بر این است؛ سالهای متمادی است که روز نوروز و ساعت تحویل، مردم در عبادتگاه‌ها و زیارتگاه‌ها و مراکز معنوی جمع میشوند و از خدای متعال طلب خیر میکنند، طلب برکت می کنند؛ سال خوبی را برای خودشان و برای دیگران از خداوند متعال طلب میکنند و میخواهند. بنابراین نوروز مناسبت خیلی باارزش و برجسته‌ای است؛ هم از لحاظ معنوی، هم از لحاظ ملی، هم از لحاظ بین‌المللی میان ملتهائی که نوروز را گرامی میدارند.
** ثبت جهانی جشن نوروز ؛ هدیه ملت ما به ملت های غربی
امسال هم، اینکه نوروز به عنوان یک جشن بین‌المللی ثبت شد، این حسن بزرگ را داشت و دارد که این نوعی هدیه‌ی ملتهای ما به ملتهای جهان و به ملتهای غربی و انتقال این فرهنگ به آنهاست. اگرچه متأسفانه عادت بر این شده که همیشه جریان فرهنگی از آن طرف باشد. آنها عادت کردند فرهنگ خودشان را به کشورهای ما و کشورهای شرق صادر کنند؛ لکن مشرق سرشار و لبالب از ارزشهای والای فرهنگی است؛ چه بهتر که بشود اینها را صادر کرد؛ بشود به دنیا اینها را هدیه داد. ملتهای شرقی خیلی ارزشهای برجسته و ممتازی را در طول تاریخ در خودشان داشته‌اند و این فرصت باید به وجود بیاید که اینها را هدیه کنند به ملتهای عالم؛ و این یکی از آن مناسبتهاست.
** نوروز؛ عامل همگرایی و هم افزایی ملت های منطقه
امروز متأسفانه بعضی از قدرتهای بزرگ درصدد بحران‌آفرینی میان ملتها هستند؛ میان ملتها بحران‌آفرینی میکنند؛ ملتهای برادر را در مقابل هم قرار میدهند. اینجور وانمود میکنند که منافع این ملتها در تقابل با یکدیگر هست. واقعیت چیز دیگری است؛ واقعیت این است که منافع ملتهای ما نه فقط در تقابل با یکدیگر نیست، بلکه کمک‌ کننده و هم‌افزائی‌بخش یکدیگر است. ما میتوانیم در کنار هم باشیم، به هم کمک کنیم و یک مجموعه‌ی باارزشِ والای جهانی و فرهنگی و دارای قدرت بین‌المللی تشکیل بدهیم. این اجتماعِ امروز شما و ادامه‌ی این در سالهای آینده، ان‌شاءاللَّه به این هم کمک خواهد کرد.
ما از تقویت ارتباطات بین کشورهای این منطقه، کشورهای همسایه که فرهنگ مشترکی دارند، استقبال میکنیم و به آن با همه‌ی توانمان کمک میکنیم. هر کدام از این کشورهای همسایه‌ی ما در شرق ما، در غرب ما، در شمال و جنوب ما تقویت بشوند، ما احساس میکنیم که این به سود ماست. هر کدام بتوانند در این ماجراهای بزرگ جهانی، در این تضادهائی که هست، از خود هویت برجسته‌ای نشان بدهند، ما سرافراز میشویم؛ ما خوشحال میشویم. ما کمک می کنیم، ان‌شاءاللَّه خدای متعال هم کمک کند به همه‌ی ما.
(بیانات رهبر انقلاب در دیداربا روسای جمهور شرکت کننده در جشن جهانی نوروز 7 /1/1389)